مراقب باشیم بازی نخوریم
به گزارش مجله آی سیب، دری عظیم به وسعت همه شبکه های اجتماعی باز شده به روی زندگی شخصی و خصوصی افراد.این دنیا آن قدر عظیم است که همه آدم های دنیا می توانند هر قدر که دوست دارند در آن عکس،ویدئو و مطلب منتشر نمایند؛ هر چه دوست دارند از هر بخش از زندگی و دنیای خود که می خواهند.
در این جهانیی که شبیه چاه ویل است فقط خود آدم ها هستند که تصمیم می گیرند چه بخش از زندگی خود را در این جهان به اشتراک بگذارند و چه صفحاتی را پیگیری نمایند یا ننمایند.انتخاب دقیقا دست خود آدم هاست.
اگر زمانی می گفتند سرت را از زندگی دیگران بیاور بیرون،الآن دیگر خیلی ها سفره زندگی شان را کاملا باز و مردم را دعوت می نمایند تا به هر کجای زندگی آنها که دوست دارند، سرک بکشند.حالا دیگر خیلی ها حتی از قضاوت شدن هم هراسی ندارند.
کامنت ها را باز می گذارند تا هر کس هر چه دوست داشت اظهار نظر کند. در این جهانی گشاده دست اما زندگی سخت تر از آن چیزی است که تصور می کنیم یا در آینده خواهیم فهمید که چقدر فراز و فرود دارد و می تواند چه آسیب های جدی به ما بزند.
چند روز قبل یکی از بازیگران بسیار معروف که رقم دستمزد و ثروتش همه را شگفت زده نموده است، پستی در اینستاگرام منتشر کرد و تولد خانم بازیگری را که گویا به او علاقه مند هم هست به شیوه ای خاص تبریک گفت؛ تبریکی که به سرعت به یکی از پربازدیدنماینده ترین ویدئوهای شبکه های اجتماعی تبدیل شد و آه از نهاد خیلی از جوان ها درآورد که عجب عشقی و عجب رابطه زیبایی.
پسرها آغاز کردند به شوخی با بازیگر مرد معروف، شوخی ای که از دیدگاه روان شناسی به آن شوخی برای دفاع از خود می نامند. پسرهای جوان زیادی هستند که آرزویشان لحظه ای زندگی کردن مثل آن بازیگر معروف است.
دخترها اما بنا به زن بودنشان و روحیه ای که دارند، دچار یاس و افسوس شدند که چگونه می توان چنین عشقی را تجربه کرد با مردی معروف و ثروتمند.
این ویدئو بار دیگر دو نکته را زیر چراغ قوه گذاشت و روشن کرد؛ اول این که زندگی افراد مشهور با زندگی مردم واقعی فرسنگ ها فاصله دارد و حسرت آفرین است و دوم این که شبکه های اجتماعی می توانند در ذهن و روان جوان ها چالش هایی را شکل دهند و آنها را به سمت رفتارهایی ببرند که با عرف و شرع جامعه همخوانی ندارد و این مغایرت و ناهمگونی زندگی آنها را با موانعی رو به رو کند.
با دکتر فاطمه محمدی؛ مجری تلویزیون و جامعه شناس هم صحبت شدم تا او از تجریباتش برای روبه رو شدن با این چالش ها بگوید و این که چه باید کرد تا نوجوان و جوان امروزی کمتر آسیب ببیند.
سلبریتی ها شاید که راست نگویند
محمدی خودش پست های این دو بازیگر را دیده و درباره آنها در اینستاگرامش نوشته است،برای او هم این دغدغه وجود داشته که در چنین شرایطی چه باید کرد.
این جامعه شناس می گوید: اولین نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که این دو نفر بازیگرند. ذات حرفه آنها این است که نقش بازی نمایند. از کجا معلوم که این تبریک های اینستاگرامی که جوانان زیادی را درگیر نموده و بسیار دیده شده، بخشی از همان نقش بازی کردن ها نباشد. بعضی از بازیگران برای اجرای نقش های شان آن قدر در آن فرو می فرایند که دیگر مرزی بین زندگی واقعی و نقش بازی کردن شان نمی توان پیدا کرد. سلبریتی و بازیگر امروزی، بخشی از قیمت و رقم قراردادش به تیک آبی اینستاگرامش و تعداد دنبال نماینده ها و تعداد کامنت هایی که می گیرد، بستگی دارد. اینستاگرام پر از دنبال نماینده و کامنت، قیمت او را بالاتر می برد. پس چرا باید از یک موقعیت مناسب برای این حجم از دیده شدن و بازخورد دریافت، چشم پوشی کرد. بازیگر حرفه اش و بخشی از روان و جهانی درونی اش تشنه همین دیده شدن است.
بحران هویت، جدی تر از این حرف هاست
دکتر محمدی می گوید: اما این که جوانان ما از این پست ها و شبکه های اجتماعی تاثیر گرفته و آنها را باور می نمایند به دلیل بحران هویتی است که سال هاست نسل جوان دچار آن شده. او از طریق شبکه های اجتماعی به جهانیی وارد شده که هیچ مرز و دیواری ندارد. از ایران، از قاره آسیا عبور نموده و وصل شده به همه جهان.
او شبانه روزی در این جهان می چرخد و با شوآف های چهره ها و آدم های معروف روبه رو می گردد اما چون زیرساخت های تفکر و دیدگاهش به جهانی پیرامون و سبک زندگی اش درست پایه ریزی نشده درگیر این شوآف ها شده و آنها را باور می نماید و از این فاصله گذاری رنج می برد و دست به هر کاری می زند که به جهانی چهره ها نزدیک گردد. برای او شرح داده نشده سلبریتی کارش همین است، خودش و داشته هایش را بروز دادن. قدیم ترها هم همین بود. اما آن موقع شبکه های اجتماعی وجود نداشت و ابزار او برای این شوآف محدود بود. ولی الان شبکه های اجتماعی جهانی بی حد و مرزی را در اختیار او گذاشته اند. راستش را بخواهید مردم ما هم بنا به یک نگاه سنتی و ریشه ای دوست دارند زندگی دیگران را رصد نمایند و حتی ما تا حدودی عادت نموده ایم دروغ دیگران را ببینیم و بشنویم و حتی آنها را باور کنیم حتی در زمانی که می دانیم واقعی نیستند. از طرفی در کشور ما مدل سازی برای نوجوانان و جوانان اصلا شکل نگرفته و روی آن سرمایه گذاری نشده. نوجوان و جوان ایرانی نمی داند اگر نگاهش را از چهره ها و اینفلوئنسرها بردارد به کی نگاه کند که بتواند شبیه او رفتار و زندگی کند. این کمبود، یکی از مهم ترین چالش های جامعه امروزی است.
ما نتوانسته ایم حتی اینترنت را به گونه ای برنامه ریزی کنیم که نوجوان و دانش آموزان به همه سایت ها و شبکه های اجتماعی دسترسی نداشته باشند کاری که حتی در کشورهای توسعه یافته اروپایی و آمریکایی هم روی آن کار شده است. دانش آموز همزمان هم در مدرسه آنلاین درس می خواند و هم در اینستاگرام می چرخد. در چنین جهانی باز و بی در و پیکری که سواد رسانه ای هم در آن در حد صفر است، مسلم است نوجوان و جوان دچار بحران هویت می گردد.
فعلا پدر و مادرها حواس شان باشد
جهانی امروز احتیاج به برنامه ریزی منسجم و هدفمند دارد، وگرنه نخ زندگی از دست خیلی از ما در می رود و نوجوان و جوانمان معلوم نیست وارد چه جهانی مبهمی شوند. باید سال ها قبل کار کردن و برنامه ریزی روی فرهنگ فردی و اجتماعی را آغاز می کردیم، همان زمانی که رهبر معظم انقلاب ولنگاری در حوزه فرهنگ را گوشزد کردند اما کار از دست آقایان و خانم های برنامه ریز در رفت. الان با بحران روبه رو شده ایم. در این شرایط، کاربردی ترین روش این است که پدر و مادرها حواس شان به فرزندانشان باشد. خودشان در شبکه های اجتماعی بچرخند تا بدانند در این شبکه ها چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. سواد رسانه ای شان را بالا ببرند. دیگر دوره دوری از این جهان و منع بچه ها تمام شده است. باید جهانی مجازی را شناخت و با فرزندان، درباره تهدیدات آن صحبت کرد. باید وقت گذاشت و اگر شده حتی روزی نیم ساعت با بچه ها درباره رخدادهای مهم شبکه های اجتماعی صحبت کرد و به آنها شرح داد که کدام بخش اشتباه است یا بزرگنمایی شده و دور از دسترس است یا خلاف واقع است. ما فعلا چاره ای نداریم به جز دوستی و رفاقت با فرزندان نوجوان و جوانمان و شرح دادن به آنها نه با لحن عتاب و تهدید بلکه رفاقتی. جوری که او اگر در ظاهر هم شرحات ما را قبول نکرد در گوشه ذهنش به آنها فکر کند و وقتی در شبکه های اجتماعی می چرخد کمی هم نگاه بدبینانه یا پرسشگر داشته باشد و هر چه دید را دربست قبول نکند.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین