روان شناسی مثبت اندیش چگونه ما را گمراه می نماید ، تله ای به نام ضرورت برخورداری از اعتماد به نفس
به گزارش مجله آی سیب، همه ما دوست داریم بتوانیم برترین مواجهه را در برخورد با مسائل داشته باشیم واغلب یکی از راه های دستیابی به چنین مقوله ای را نیز برخوردار بودن از اعتماد به نفس و عزت نفس می دانیم. به همین دلیل نیز از راه های مختلف سعی در تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس خود داریم.
خبرنگاران -یکتا فراهانی: بسیاری از کتاب های انگیزشی و آموزه های روان شناسی به ما توصیه می نمایند اعتماد به نفس و عزت نفس خود را تقویت کنیم. راه های زیادی هم پیش روی ما قرار می دهند. اما عده کمی از ما واقعاً می توانیم تغییر زیادی در این خصوص داشته باشیم. ضمن آنکه در چنین مواقعی احساس ضعف بیشتری می کنیم چون نتوانسته ایم تغییر چندانی در خود حاصل کنیم. بنابراین شاید بهتر باشد در پی راه های جدیدتری باشیم و موضوع را از زاویه دیگری آنالیز کنیم.
چالش اعتماد به نفس
دکتر آذر خش مکری، روان پزشک و استاد دانشگاه در خصوص اعتماد به نفس می گوید: دغدغه بسیاری از افراد کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس است و بعلاوه اینکه اغلب خودشان را دست کم می گیرند و فکر می نمایند برخوردار نبودن از اعتماد به نفس و عزت نفس، آن ها را عقب نگاه داشته است. بنابراین کوشش آن ها برای دستیابی به موقفیت ناکام می ماند و نمی توانند خود را باور داشته باشند.
در مقابل کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس چه باید کرد
به عقیده این روان پزشک، در مواجهه با چنین مقولاتی نباید در پی راهکارها و فرمول های سریع و ساده ای باشیم که می توانند ما را مستقیماً به انتهای جاده موفقیت برسانند چون نمی تواند یاری موثری به حساب بیایند.
بنابراین ابتدا باید بدانیم پرداختن به این موضوعات چندان ساده نیست. ضمن آنکه پیچیده سازی مفاهیم به رشد فکر یاری می نماید.
عزت نفس؛ شایع ترین تک نگاره علم روان شناسی
دکتر مکری می گوید واژه عزت نفس در روان شناسی بیش از همه لغات مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین برای آشنایی بیشتر با این مقوله بهتر است سیر تحول آن را آنالیز کنیم.
تعریف های مختلفی برای عزت نفس ذکر شده مانند اینکه عزت نفس شکاف بین خود آرمانی و خود واقعی گستره اعتماد به نفس را شکل می دهد. اما هنگام شکل گیری اعتماد به نفس فرایند ای در مغز صورت می گیرد که می خواهد بداند چه توانمندی هایی دارد و چه چیزهایی را به دست میآ ورد که بیشتر واژه اعتماد به نفس را شامل می گردد؛ حال آنکه مقوله عزت نفس با احساس ارزشمندی و به نوعی به درد به خور بودن در ارتباط است.
ریشه بسیاری از مسائل ما پایین بودن اعتماد به نفس نیست
به عقیده دکتر مکری، ریشه بسیاری از مسائل ما پایین بودن اعتماد به نفس نیست. آگاهی از این موضوع به ما یاری می نماید تا اگربه خاطر کمبود اعتماد به نفس خود را دست کم می گیریم توجه داشته باشیم داشتن اعتماد به نفس عامل بسیار مهمی در زندگی به شمار نمی رود. در صورتی که بسیار مکاتب روان شناسی این موضوع را کاملاً بین مردم جا انداخته اند.
ضمن آنکه روش هایی که برای افزایش اعتماد به نفس وجود دارند روش های جالبی نیستند چون به جای اینکه به ما یاری نمایند اغلب ما را زمین خواهند زد.
مسائل را به گونه ای دیگر تعریف کنید
مطالعات اخیر نشان داده اند کوشش ما برای افزایش اعتماد به نفس معمولاً ما را به بن بست می کشاند. موضوع مهم در این خصوص آن است که بدانیم بهتر است به جای شکایت از اعتماد به نفس پایین تعریف جدیدی از مسائل داشته باشیم.
در واقع اشتغال فکری با موضوع خویشتن مانند حل مساله ای است که ما دستیابی به آن در پی داده هایی می گردیم که نیازی به آن ها نداریم و به این ترتیب فقط موضوع را پیچیده تر خواهیم کرد.
در واقع می توان گفت اعتماد به نفس پایین خیلی درد سر ساز نیست و این در حالی است که عده زیادی از ما ریشه بسیاری از مسائل خود را در پایین بودن اعتماد به نفس خود می دانیم.
ادا و ژست داشتن حال خوب یا قدرت، ما را خوب و قدرتمند نمی نماید!
دکترمکری می گوید به نظر می رسد نظریه اعتماد به نفس و عزت نفس جایی به اشتباه کشیده می گردد و ما را به بیراهه می برد که عده ای ما را تشویق به ادای برخورداری از شادی یا اعتماد به نفس بالا یا قدرت زیاد می نمایند؛ چیزی که به انبوهی از روان شناسی زرد یا بازاری دامن می زند.
در واقع ما نمی توانیم با ژست قدرت، قدرتمند شویم. البته شعار fake it till you make it یعنی آن قدر وانمود کن تا به واقعیت تبدیل گردد، شعاری است که هواداران زیادی دارد. اما موضوع به این راحتی نیست و ما نمی توانیم به این ترتیب با پوشاندن ضعف های خود و ادای خوب، شاد و قدرتمند بودن در دیگران احساس خوب ایجاد کنیم. ضمن آنکه آزمایشات و مطالعات زیاد نیز این نظریه را رد نموده اند.
ارتباط جست و جو گری بیشتر با اعتماد به نفس پایین
مطالعات بعدی نشان هم داد اغلب افرادی که مسائل زیادی دارند و احساس رضایت نمی نمایند اعتمادشان از توانمندی هایشان بیشتر است. بنابراین می توان نتیجه گرفت افراد ناراضی چون خودشان را دست بالا می گیرند نمی توانند به سادگی احساس رضایت نمایند. البته اگر یاد بگیرند خودشان را دوست داشته باشند ژست قلدری و پرخاشگری هم نخواهند گرفت. همان گونه که تاریخ نشان می دهد افراد زورگو و قلدر عقده حقارت دارند.
به گفته این روان پزشک، کسانی که اعتماد به نفس پایینی دارند جست و جو گران بهتری هستند، سؤالات بیشتری مطرح می نمایند و هنگامی که دیگران می خواهند به آن ها یاری نمایند کمتر پیش می آید دست رد به سینه آن ها بزنند و دوست دارند از دیگران بیشتر یادبگیرند.
نیمه تاریک (dark side) اعتمادبه نفس
دکتر مکری می گوید تا مدت ها باور بر این بود که افراد خودشیفته اعتمادبه نفس پایینی دارند و این خودشیفته بودن، دفاعی برای اعتمادبه نفس پایین آن هاست.
اما تحقیقات و مطالعات نشان داد این گونه نیست. در واقع هنگامی که اعتمادبه نفس افراد خیلی بالا می رود، احساس می نمایند توانمندهای زیادی هم دارند و خودشیفته می شوند و این نیمه تاریک (dark side) اعتمادبه نفس بالاست.
اما این سؤال هم پیش می آید که چرا آدم های خودشیفته در اولین برخورد مجذوب کننده به نظر می رسند. در جواب باید گفت در برخوردهای گذرا و بدون شناخت یعنی آشنایی صفر، اعتمادبه نفس بالای فرد، او را ارزشمند و مجذوب کننده نشان می دهد.
اما وقتی آشنایی صفر به آشنایی حداقل می رسد خیلی سریع اعتمادبه نفس بالا ارزش خود را از دست می دهد و حتی به ضدخود تبدیل می گردد، طوری که ممکن است فرد حالت نفرت انگیز پیدا می نماید.
ضمن آنکه آنچه باعث موفقیت ما می گردد و نشانه دهنده سلامت روان است در ارتباطات عمیق ایجاد می گردد.
منبع: همشهری آنلاین